آرشانآرشان، تا این لحظه: 12 سال و 29 روز سن داره

یادداشت های کودکی

يادداشت هاي قبل اومدنت

سلام پسرم وقتي هنوز نيومده بودي برات نوشته هايي ميذاشتم كه الان ميخوام بذارمشون تو وبت برو ادامه مطلب تا ببينيشون     سلام پسر عزيزم چند روز كه تكون خوردنت رو حس ميكنم نميدوني چه لذتي داره من و بابايي براي اومدنت روز شماري ميكنيم امروز 17 هفته و 2 روزه كه منتظرتيم دلم ميخواد هرچه زودتر بياي تا بتونم بگيرمت بغلم بوست كنم خيلي نگران سلامتيت هستم تمام سعي ام رو ميكنم تا آسيب نبيني ..          19/8/90ساعت 2و51دقيقه بعدازظهر                        ...
19 مرداد 1391

غلط زدن و بازيگوشي

سلام عمرم منو ببخش كه دير دير برات مينويسم آخه اونقدر بازيگوش شدي كه وقتي بيداري فقط بازي ميخواي امروز كه اينو مينويسم خيلي دلم گرفته نميدونم چرا اينقدر كم تحمل شدم همه چيز به راحتي طوفان به همم ميزنه اينروزا بابايتو خيلي رنجوندم اونم از دستم ناراحته باهام كمتر حرف ميزنه   بگذريم بذار يكم از كاراي جديدت بگم تقريبا 3 ماه و 8 روزت بو كه به روي شكم غلط زدي   از اون موقع تا ميذارمت زمين بر ميگردي و كلي تلاش ميكني تا به جلو بري ولي سر آخر حرصت در مياد و گريه ميكني ميام برميگردونم مثلا ساكت بشي ولي با بلندتر كردن صدات ميگي چرا برگردونديم آخه من چكار كنم             ...
19 مرداد 1391

تو و بابا

٢باره سلام  اومدم بگم رابطه ات با بابايي حرف نداره وقتي  مياد خونه ديگه يكسره چشمت به اونه  باباهم عاشق خنده هات ه خيلي خوش خنده اي  از خواب كه بيدار ميشي تا ميگيم سلام ميخندي و ذوق ميكني حالا يه خاطرهي خنده دار من  و بابا يه بازي باهات ميكنيم كه خودمون دراز ميكشيم و تو رو بلن ميكنيم و مثل هواپيما بازيت ميديم بهش ميگيم جيمبو بازي ديروز بابا داشت باهات همين بازي رو ميكرد كه يه دفعه صدا كرد زيباااااااااااا منم ترسيدم دويدم اتاق تا چشمم به بابا افتاد زدم زيره خنده آخه صورتش تمام با شيري كه تو بالا اورده بودي يكي شده بوود رفتم دوربينو اوردم و عكسشو گرفتم  بعدا برات ميذارم دمت گرم با اين كارت آشتيم...
19 مرداد 1391

مادر بزرگم و ديدن نتيجه اش

آرشان جونم شايد وقتي اينو ميخوني هيچ يادت نياد كه روز 19 مرداد 91 رفتيم مادربزرگ منو كه زمان نوشتن اين مطلب نزديك يكسال و نيمه به علت سكته مغزي تو بستر افتاده رو ديديم شايد اون نگاه هاي پر از حسرت در آغوش  گرفتن نتيجه اش رو يادت نياد شايد اون قطره اشك خشكيده اش رو يا اون صورت پر از غمش رو يادت نياد يا شايد نگاه پر از سوالش كه انگار هيچكس رو نميشناخت  آخه نميتونه صحبت كنه براي همين من نفهميدم ما رو شناخت يا نه هر چه براي فهميدن ايكه منو ميشناسه يا نه بيشتر تلاش كردم كمتر فهميدم خدايا به عزت و بزرگي اين شبها همه ي مريضها رو شفا بده مادر بزرگ منم به آرزوش كه زيارت خونه ي خودت بود برسون آخه اسمش در اومده ولي پاي رفتن نداره حداقل ...
19 مرداد 1391

پيمان نامه جهاني حقوق كودك

مادۀ 1- تعریف کودک کودک کسی است که سن او کمتر از 18 سال باشد مگر اینکه در یک کشور سن قانونی کمتر از 18 سال تعیین شده باشد.                                      مادۀ 2- نباید بین بچه ها تفاوت قائل شد. کشورهایی که عضو پیمان نامه شده اند، تعهد کرده اند که حقوق کودکان را در همۀ زمینه ها رعایت کنند. یعنی اینکه شما چه پسر باشید چه دختر و از هر نژاد، دین، رنگ و کشوری که باشید حقوق کودک شامل حال شما می شود. حقوق کودک باید بطور یکسان برای کودکان فقیر و ثروتمند ...
17 مرداد 1391

زنگ تفريح

طنز درد دل نوزاد شش ماهه                آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی غیر پاستوریزه ، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشدتون را به سر و صورت حساس من نمالید !   خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود! پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما م...
17 مرداد 1391

برخورد مناسب با كودك

«تنبیه بدنی چیزهای اشتباهی را به کودکان می آموزد.» با استفاده از نکات زیر می توانید بهترین نوع برخورد را آموزش ببینید.   1ـ زمانی که یک فرد بزرگسال، کودکی را کتک می زند، بچه احساس عجز و نا امیدی می کند. این احساسات باعث می شود که کودک افسرده و پرخاشگر شود.   به کودکان خود آموزش دهید که شما می خواهید که آنها چگونه عمل کنند. چون کودکان اغلب نمی دانند چه?کاری درست و چه کاری نادرست است. برای آموزش دادن به آنها صبور باشید.     ۲ـ زدن یک کودک حل مشکل را به او نمی آموزد. فقط به او می آموزد که احساس بدی نسبت به خود داشته باشد و عزت نفس او پایین بیاید. عزت نفس پایین می تواند تا آخر عمر همر...
15 مرداد 1391

روش تشويق كودك براي كنار گذاشتن پستانك

بعضی از کودکان علاقه زیادی به مکیدن پستانک دارند به طوری که دیگر نمی توان این وسیله را از آن ها جدا کرد. در چنین مواقعی خانواده ها برای ترک این عادت کودک خود دچار مشکل می شوند. صرف نظر از دلایل مختلف این امر و عوارض استفاده مداوم از پستانک در این مطلب به نقل از سایت «MSN» به راهکارهایی برای ترک این عادت اشاره شده است.   کودک را به مغازه اسباب بازی فروشی ببرید و به او بگویید اگر تمامی پستانک هایش را به فروشنده بدهد اجازه دارد که هر اسباب بازی که می خواهد انتخاب کند. صندوق دار را نیز در جریان بگذارید.   پستانک را زیر بالش قرار دهید و به او بگویید که فرشته آن را با هدیه ای دیگری جایگزین می کند. &nbs...
15 مرداد 1391

خدايا دلم گرفته از آدما

ديروز بيروون بودم بعد از مدتها رفته بودم كمي بگردم تا هوام عوض بشه در حال خريد از مغازه اي بودم  كه سر و صداي جلوي در مغازه منو به بيرون كشيد  در كمال ناباوري ديدم مرد به ظاهر متشخصي پسر بچه اي رو به باد لگد گرفته از همهمه و  پچ پچ ها متوجه بخت فلك برگشته ي پسرك شدم كه چه كند بينوا نونش به دست زمينيها افتاده و براي سير كردن شكمش پارچه اي به دست گرفته بود و ويترين مغازه ها رو تميز ميكرد  مغازه دار هم هم شاكي از اين كه بدتر كثيف شده ويترين مغازهاش من كه ديگر دلم نميخواست از اون مغازه خريد كنم اونجا رو ترك كردم تو راه برگشت فقط دلم پيش پسره بود كاش كاري از دستم ساخته بود براشون انجام ميدادم يعني مادرش اگر اون صحنه رو ميميد...
14 مرداد 1391