دومين ماه با تو بودن
سلام عمرم الان تو خوابيدي و من فرصت كردم بيام و خاطرات 2 ماهگيتو بنويسم ديگه وقتي بيدار ميشي مثل قبل گريه نميكني آخه ياد گرفتي نق بزني 47 روزگيت برديمت ختنه ات كرديم خدايا مادر بودن چه سخته هم بايد ختنه ميشدي هم د...
ماه اول زندگي آرشان
ساعت 8و 44 دقيقه بود كه صداي گريه ات رو شنيدم اخه بهوش بودم و از بي حسي استفاده كرده بودم بگذريم كه چقدر وحشت كرده بودم از بيمارستان هيچي نگم بهتره چون اصلا يادم نيست فقط درد بود وبس ولي وقتي اخر شب موقع شير خوردن تو بغلم خوابت برد انگار دردام رو يادم رفت باورم نميشد تو كوچولوي مني روز دوم رفتيم خونه حالت خوب بود روز 5ام به اصرار بابا برديمت آزمايش زردي گفتند 11 با مراقبت خوب ميشه همون روز نافت افتاد و كلي ذوق كرديم روز دهم اولين حمومت رو با عمه رفتي خودمونيم خيلي از آب ميترسي روز 15ام وزنت از 3و 190 به 4و100 رسيد 2 سانت هم قد كشيدي...
هدیه خدا
سلام امروز من به جمع نی نی وبلاگیها اومدم امیدوارم تجربیات من تازه مامان شده براتون جالب و کارآمد باشه آرشان کوچولوی من ٢٠ فروردین ٩١ در بیمارستان کسری توسط خانم دکتر فرانک راسخ چشم گشود میخوام تمام مراحلی که تو این ٢ ماه گذرونده رو بنویسم منتظر باشید ...