آرشانآرشان، تا این لحظه: 12 سال و 21 روز سن داره

یادداشت های کودکی

از شیر گرفتن در پایان 18 ماهگی

1393/6/27 16:55
نویسنده : زیبا
1,178 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل پسری الان که اومدم سراغ وبلاگت تا این 1 سال غیبت رو جبران کنم تو 2 سال و 6 ماه و 5 روزه هستی این پست تقریبا مربوط به 1 سال پیش میشه برای همین جزییات زیاد یادم نیست

یادمه از اون اول شیر دادن به تو برام سخت بود دلم میخواست شیر خشک میخوردی ولی برعکس تو شیشه نخوردی بگذریم ولی اینم میگند توفیق اجباری با خودم فکر کردم بعد واکسن 18 ماهگی پروزه ی از شیر گرفتن رو شروع کنم  یه روز بدون نیت خواستم امتحانت کنم چسب زخم زدم رو سینه ام و گفتم اووف شده تو با تعجب نگاه کردی رفتی تا شب چند بار به همین منوال گذشت سرگرم میشدی و فراموش میکردی من رو میگی باورم نمیشد اون بچه ای که یه سره میچسبید بهم به این راحتی کنار اومده موقع خواب هم در کمال ناباوری وقتی گفتم اوفه بوسم کردی و با کمی اینور اونور شدن خوابیدی ولی وسط شب که طبق معمول بیدار شدی نتونستم آرومت کنم شیر دادم خوردی صبح هم مثل همیشه از روشن شدن هوا تا بیداری کامل دایم سینه ام دهنت بود بعد از بیداری باز چسب زدم  و تصمیم گرفتم موقع خوابیدنت چه روز چه شب شیر بدم ولی بیداری نه .

چند روزی برنامه ام همین بود ولی یه شب به بابا گفتم شب بهش نمیخوام شیر بدم اگر طاقت گریه نداری برو پایین بخواب

اونشب موقع خواب کمی بهونه گرفتی ولی با اینکه جیگرم کباب میشد کوتاه نیومدم دراز کشیدم تو هم اومدی بغلم سرتو گذاشتی رو سینه ام تکونت دادم زود خوابیدی وسط شب هم همین طور ارومت کردم تا شب 3وم که دیگه بهونه نگرفتی با لیوان شیر دادم خوابیدی

همه از جمله خودم اصلا باورمون نمیشد در عرض این مدت (7روز) کوتاه موفق بشیم میگم 7 روز ولی اصلا گریه زاری های ازار دهنده نداشتی روزها که تا میگفتم اووفه میگفتی ببینم بعد چسب رو که میدیدی میگفتی اااااه ه ه و میرفتی خودم فکر میکنم چون زود بود موفق شدم چون 2 سال به بعد بچه ها لجبازی رو یاد میگیرند و زیر بار نه گفتن نمیرند

پسندها (1)

نظرات (0)